خلاصه کتاب یکی از ما دروغ میگوید
یکی از ما دروغ میگوید داستانی جنایی و راز آلود است که با داستان زندگی جوانانی که برای چنین اتفاقهایی زیاد از حد کم سن و سال هستند گره میخورد.
در پشت جلد کتاب یکی از ما دروغ میگوید آمده است:
داستانی که ماهیت اصلی افراد را ثابت میکند و زندگیها برای همیشه تغییر میکنند.
یک اتفاق تنبیه…
پنج هم کلاسی برای تنبیه وارد اتاقی میشوند…
و تنها چهار نفر زنده از آن بیرون میآیند…
مرگ او تصادفی نبوده است. او روز دوشنبه مرد؛ اما سه شنبه، شروع به فرستادن افشاگریهای جالبی راجع به چهار همکلاسیاش میکند که باعث میشود هرچهار نفر مظنون به قتل او شوند.
آیا آنها بازیچه دست قاتلی هستند که هنوز آزاد است؟
چه کسی عروسک گردان است و چه کسی عروسک؟
هر شخص رازی دارد. درست است؟
مهم این است که تا کجا میخواهی رازهایت را حفظ کنی…