خلاصهای از کتاب مغلطه
جمی وایت نویسندهی کتاب مغلطه: راهنمای درست اندیشیدن تند و نیشدار در 12 فصل نحوهی برخورد با دادههای مختلف و همچنین هنر بحث و مذاکره برای جلوگیری از تصیمات غلط را آموزش میدهد. در پیشگفتار کتاب نویسنده از ضعف بیشتر مردم در مواجهه با اطلاعات غلط سخن میگوید و علت آنرا آموزش ندیدن آنها میداند: «متاسفانه اکثر مردم درباره نحوه به خطا رفتن استدلال تقریبا چیزی نمیدانند. در مدرسه و دانشگاه ذهن افراد با اطلاعاتی ارزشمند – درباره چرخه نیتروژن، علل بروز جنگ جهانی دوم، مصراع پنج ضربی دارای وتد مقرون، و مثلثات- پر میشود ولی تشخیص حتی ابتداییترین خطاهای منطق را نمیآموزند. و این باعث به وجود آمدن ملتی متشکل از انسانهای سادهلوح میشود که نمیتوانند در مقابل استدلالهای دروغین کسانیکه میخواهند رای، پول یا تقوایشان را از آنها بگیرند مقاومت کنند.»
«اقتدار»، «تعصب در جامه فاخر»، «حرف نزن!»، «واژههای بیمعنی»، «انگیزهها»، «حق داشتن عقیده»، «مغایرت»، «کلمات گمراهکننده»، «بدیهی جلوه دادن موضوع»، «تصادف»، «آمار حیرتآور» و «تب اخلاقیات» عنوان فصلهای کتاب هستند که در هر فصل نویسنده مهارتی را در زمینهی برخورد با اطلاعات جدید و چگونگی پذیرش آنها آموزش داده است.
جمی وایت هدف خود را از نوشتن کتاب جبران کمبودهای نظام آموزشی عنوان کرده است: «هدف این کتاب پر کردن خلایی است که نظام آموزشی ایجاد کرده است. ولی کتاب درسی نیست، بلکه معادل منطقی یکی از آن راهنماهای دردسرساز ماشین یا کامپیوتر شماست. این کتاب برای کسانی نوشته شده است که هر روز با منطق و استدلال سر و کار دارند، که این شامل همه میشود، و خطاهای متداول در استدلال، به خصوص در هنگام بحث دربارهی موضوعات اختلاف برانگیز، را در بر میگیرد. هریک از دوازده فصل این کتاب به بررسی یکی از این مغلطهها اختصاص یافته است.»
دربارهی کتاب مغلطه
نویسندهی کتاب، سعی کرده است مختصر و مفید هنر مذاکره و مواجهه با اطلاعات گوناگون را آموزش دهد. کتاب مغلطه: راهنمای درست اندیشیدن، تند و نیشدار حربههای رسانهها و سیاستمدارها را برای مردم افشا میکند. روشهایی که قدرتمندان از آنها استفاده میکنند تا افکار و اندیشههای خود را به مخاطبانشان تحمیل کنند در این کتاب به خوبی معرفی میشوند.
بهعنوان مثال در فصل 11 کتاب با عنوان «آمار حیرتآور» نویسنده دربارهی آماری که هر روز در اخبار یا از رسانهها شنیده میشود سخن گفته است و نحوهی سوءاستفاده از آمار را اینگونه شرح میدهد: «آمار سلاح شیمیایی اقناع است. همه سیاستمداران و تاجران خوب این را میدانند. کمی آمار به بحثتان تزریق کنید تا بلافاصله شاهد تاثیرات محسوس آن باشید: چشمها بیفروغ میشوند، دهانها باز میمانند و در چشم برهم زدنی همه در تایید و موافقت سرتکان میدهند. ارقام بحث ناپذیرند. البته که هستند. حتی وقتی ارقام صحیحاند، آنچه را به آنها منتسب شده است نشان نمیدهند. مثلا، سردبیران روزنامهها همیشه از آماری در باره تغییر رفتار به نتایجی درباره تغییر و معمولا وخامت ارزشها میرسند، رفتار ممکن است تغییر کند، ولی نه به دلیل تغییر ارزشها بلکه به دلیل تغییر شرایط. … نتیجه گیریهای غلط از آمار، اشتباه جالبی است، البته اگر این آمار اصلا صحیح باشد، مه اغلب اینطور نیست.»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.